سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیمن حیرا نی

ئه گه ر راس ئه که ی کوردی خوین پاکی بو کوردایه تی  کرژ و چالاکی بو سه ر به رزی کورد هه رتی بکوشه ، هه لسه برام ، هه لسه خوشکم کوردی بنوسه و کوردی بپوشه 


ارسال شده در توسط بیستون حیرانی

 

رقص کردی

رقص کردی، رقصی گروهی و شامل چند نوع است. در تمامی این رقص‌ها گروه که به صورت حلقه‌ای دور هم گرد آمده‌اند از چپ به راست حول نقطه ای می‌گردند    . در این رقص‌ها یک نفر راهنمای صف رقصندگان می‌شود و با چرخاندن دستمال و آغاز حرکات رقص را به بقیه منتقل می‌کند. به این فرد راهنما «سرچوپی‌کش» گفته می‌شود. در صف رقص هر کس با دست چپ، دست راست نفر بعد را می‌گیرد که اصطلاحاً این حالت را " گاوانی" می‌نامند. گاهی گاوانی به معنی انتهای صف نیز می‌آید. شیوه گرفتن دست همدیگر توسط افراد گروه بستگی به نوع رقص دارد    . رقص‌های محلی کردی را به دو دسته سماع و رقص‌های محلی کردی می‌توان تقسیم کرد    ..... سماع منظور از سماع، حرکات پر شور درویشها می‌باشد که در تکیهها اجرا می‌شود در این نوع رقص دراویش در عالم بیخودی حرکات سر و گردن خود را موسیقی ریتمیک هماهنگ کرده اصطلاحاً در وجد به سماع می‌پردازند    .

تاریخچه :رقص‌های محلی کردی عشیرهای، می‌توان از ریشه‌دارترین و کهن‌ترین رقص‌ها دانست، هل پرین یا رقص کردی در گذشته تنها با هدف آماده‌سازی و تقویت نیروی جسمانی و روحی مردم مناطق کردنشین انجام می‌شد    . رقص کردی در زمان‌های قبل از اسلام ذکری بود برای خداوند وهمچنین در اکثر مواقع آنرا در مقابل معبد آناهیتا و برای باز گو کردن وقایع جنگهایشان به نمایش می‌گذاشتند    . مردمان این مناطق در گذشته‌های نه چندان دور همواره شاهد جنگ‌های قبیله‌ای بودند و همین امر حفظ و آمادگی همیشگی را طلب می‌کرد لذا مردمان این مناطق در وقفه‌های بین جنگ‌ها و به مناسبت‌های مختلف دست در دست یکدیگر آمادگی رزمی و شور و همبستگی پولادین خویش را به رخ دشمنان می‌کشیدند    . رقص کردی را یک رقص رزمی می‌دانند که دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یادآور یکپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار می‌باشد. امروزه مجموع این رقص‌ها را "چوبی" می‌گویند که معمولاً به صورت دسته‌جمعی اجرا می‌شوند    . رقص‌های محلی با موسیقی کردی پیوندی ابدی داشته و معمولاً زنان و مردان عشایر در مراسم شادی به دور از ابتذال دایره‌وار دست یکدیگر را گرفته به پای‌کوبی می‌پردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو(یعنی گندم و جو)     می‌نامند( در منطقه مهاباد به آن رشبلک می‌گویند).

نحوه رقصیدن: در این رقص‌ها معمولاً یک نفر که حرکات رقص را بهتر از دیگران می‌شناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان می‌ایستد و با تکان دادن دستمالی که در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل کرده و در ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری می‌دهد. سرچوبی‌کش (رهبر گروه) = رهبر گروه رقصنده که سرچوبی کش نامیده می‌شود با تکان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان می‌افزاید. در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در کنار سرچوبی کش به گونه‌ای قرار می‌گیرند که هر یکی با دست چپ، دست راست نفر بعد را می‌گیرد اصطلاحاً این حالت را گاوانی نامیده می‌شود. در رقص‌های کردی تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یکپارچگی یک قوم ریشه‌دار را به تصویر می‌کشند.

رقص دو دستماله: برخی رقص‌های کردی دارای ملودی‌های خاصی بوده و توسط گروهی از زنان و مردان اجرا می‌شوند و در برخی از رقص‌ها یکی از رقصندگان از دیگران اجرا شده و در وسط جمع به تنهایی به هنرنمایی می‌پردازند و در این حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگی در دست‌ها نگه داشته و با آن‌ها بازی می‌کند که اصطلاحاً به این نوع رقص دو دست ماله می‌گویند و بیشتر در کرمانشاه مرسوم است.

نمایش‌ها و رقص‌های کردی :نمایش‌ها و رقص‌های کردیرا می‌توان به چند قسمت اصلی ذیل تقسیم کرد: 1- گه ریان 2- پشت پا 3- هه لگرتن 4- فه تاح پاشا 5- لب لان 6- چه پی 7- زه زنگی 8- شه لایی 9- سی جار و 10- خان امیری. 11- دیلان 12- س?پ??ی (یا سپیی).

- گه‌ریان :گه‌ریان در زبان کردی به معنی گشت و گذار و راه رفتن بوده و حرکات مختص این رقص نیز معنای گشت و گذار در ذهن تداعی می‌کنند. گه‌ریان دارای دو مقام بوده که یکی متعلق به مناطق روستایی و دیگری مناطق شهری می‌باشد این رقص نرم و آهسته و با لطافتی خاص شروع شده و به تدریج تندتر می‌شود. ملودی مربوط به این رقص با تنوع در ریتم و نوساناتی در اجرا تا پایان ادامه می‌یابد. در این رقص در واقع تأثیر گشت و گذار در زندگی کردها به نمایش گذاشته می‌شود و تنوع ریتم در این رقص گویای تجربیاتی است که در گشت و گذار به دست می‌آیند و می‌توان گفت این رقص زیبا تبلیغی است برای خوب نگریستن در اشیا و طبیعت. این رقص زندگی با فراز و نشیب و زیر و بم‌هایش به تصویر کشیده شده و بر ضرورت بینایی و کسب تجربه برای رویارویی با رودخانه پر تلاطم زندگی تاکید می‌شود. این رقص، رقصندگان را برای رقص‌های پر تحرک تر بعدی آماده می‌کند، تقریباً در کل مناطق کردنشین ملودی این رقص به شکلی یکسان نواخته می‌شود و در این رقص نخستین حرکت با پای چپ آغاز شد و حرکت پای دیگر همواره با سر ضرب‌های دهل که معمولاً با ریتم دو تایی اجرا می‌شوند عوض می‌شود.- پشت پا :پشت پا رقصی است که کمی تندتر از گه‌ریان اجرا شده و در بیشتر مناطق کردنشین مخصوص مردها می‌باشد رقص پشت پا همان‌طور که از نامش پیداست انسان را به هوشیاری و به کار گیری تجارب می‌خواند تا مبادا شخص در زندگی از کسی پشت پا بخورد. - هه‌لگرتن :هه‌لگرتن در لغت به معنای بلندکردن چیزی می‌باشد، این رقص بسیار پر جنب و جوش و شاد اجرا می‌شود که با شور و جنب و جوش بسیار به سوی هدف روانه است.ریتم تند ملودی مخصوص این رقص هر گونه کسالت و خمودی را نفی کرده و بر اهمیت نشاط و هدفمندی در زندگی تاکید دارد.- فتاح پاشایی:فتاح از نظر لغوی به معنی جنبش و پای‌کوبی است، ملودی این رقص در سر تا سر کردستان به شکلی یکنواخت و با ریتمی تند اجرا می‌شود و لذا این رقص بسیار پر جنب و جوش می‌باشد بیشتر مردم کردستان از این رقص استقبال می‌کنند. این رقص نشانگر انسانی است که به شکرانه کسب موفقیت‌ها و استفاده از نعمت‌های خداوندی خوشحالی خود را به نمایش گذاشته است.- لب لان: رقص لب لان با ریتمی نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا می‌شود و می‌توان در آن لزوم تنوع در زندگی را مشاهده کرد، پس از اجرای پر جنب و جوش رقص‌ها گه‌ریان، پشت پا، هه لگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لب لان می‌رقصند تا کمی استراحت کرده و تجدید قوا کنند رقص لب لان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهی کرده، وی را پس از طی مرحله ضروری شور و مستی به قلمرو تفکر دور اندیشی و باز نگری رهنمون می‌سازد در این رقص، شرکت کنندگان آرامش خاصی را احساس می‌کنند.- چه‌پی: چه‌پی همان‌طور که اسمش پیداست به معنای چپ می‌باشد ملودی این آهنگ با وزن دوتایی اجرا شده و در بیشتر مناطق کردنشین از جمله کرمانشاه، کردستان، سنجابی، بسیار از آن استقبال می‌شود. فلسفه این رقص قوت بخشیدن به قسمت چپ بدن می‌باشد چرا که معمولاً قسمت چپ بدن در انجام امور روزمره نقش کمتری داشته و به مرور زمان تنبل می‌شود و برای استفاده متعادل از تمامیت جسمانی همواره باید بکارگیری اعضاء سمت چپ بدن آن‌ها را تقویت کرد. به همین منظور در رقص چه پی قسمت چپ بدن تحرک بیشتری یافته و از خمودگی خارج می‌گردد، در منطقه کرمانشاه بیشتر زن‌ها از این رقص استقبال می‌کنند- زه‌نگی یا زندی:در این رقص رقصندگان یک قدم به جلو گذاشته و سپس یک قدم به عقب می‌روند و این حالت تا پایان ادامه می‌یابد در این رقص ضرورت احتیاط، دوراندیشی و تجزیه و تحلیل عملکرد از جانب انسان به تصویر کشیده می‌شود، در واقع در این رقص سنجیده گام برداشتن تبلیغ می‌گردد. - شه لایی: رقص شه لایی را که با ریتم لنگ اجرا می‌شود می‌توان یک تراژدی شکست دانست در این رقص قدم‌ها لنگان لنگان برداشته می‌شوند تا شکست در برابر چشمان حضار ترسیم گردد و در ترسیم این مصیبت کسی زبان به سخن نگشاید.- سه جار: رقص سه جار با ریتم آرام و گاهاً تند است که همان طور که از اسمش بر می‌آید به معنی سه بار (سی در رسم‌الخط کردی ) است که در آن سه حرکت پا و سه حرکت به جلو وجود دارد و به گونه‌ای یادآور عدد مقدس سه در فرهنگ فلکلوریک کردها می باشد. - خان امیری:رقص خان امیری نیز با ریتمی تند همراه است و در آن دستی از هم باز و در بالا قرار می‌گیرد و حلقه‌ای بازتر و فراخ‌تر می‌سازد و بیشتر تناسبی است بین حرکت دست‌ها و پاها این رقص که در آن گونه‌ای خودنمایی و غرور خانی نیز دیده می‌شود تداعی‌کننده پیروزی و پرواز پرندگان را در خاطر می‌آورد. - دیلان :دیلان رقصی گروهی است که یک در میان پسر و دختر دست همدیگر را می‌گیرند.

- س?پ??ی(سپیی): سپیی رقص نسبتاً تندی است که منشأ آن مناطق مکریان مانند مهاباد و پیرانشهر بوده‌است. منشا اصلی آن منطقه فیض اله بیگی بوکان است.

(پایان)




ارسال شده در توسط بیستون حیرانی

ئابات : آبادانی

ئاپو:

ئارا: نیک کردار

ئاراز: غم وغصه

ئاران : آرا

ئارسان : شاه و سلطان

ئارشو : سفید گونه

ئامانج :مقصد و هدف

ئاریز : محترم

ئازا : شجاع - سالم

ئاشتی : صلح - دوستی

ئاکو : قله کوه

ئاماژ: امانج

ئاوات : آرزو

ئامیار : همیار

ئاوه ز: باهوش

ئه رده لان : دلیران

بابان : پدران

بادینان : گویشی ار زبان کوردی

بارزان : پریدن

باژار: تمدن شهری

باسکار: صاحب بازوی پر قدرت

باهووز: گرد باد

بوار: بابت

بوژان : رشد و نمو

به تین : گرما دهنده

به ردیا : سردار بزرگ ساسانی

به رزه فر: بلند پرواز

به ریز: محترم

به هیز: توانمند

بی باک : شجاع

بیژه ن : سردار ماد

بیستون : سرزمین بزرگان - نام کوه معروف کرماشان ( بیستون را عشق کندو شهرتش را فرهاد برد)

پشتیوان : حامی

په راو : آنسوی آب - کوه مرتفع کرماشان

په ژاره : غمگین

په شیو : پریشان - شاعر بزرگ ونامی کورد

پیشتیه وان : حامی

پیشه وا: رهبر

ته نیا : بی همدم

جاف : لهجه زبان کوردی

چیا : کوه بلند

چیا کوو: منطقه ای در کرماشان  -کوه کم ارتفاع

خه بات : تلاش

خیلان : ایل ها  - طایفه ها

دژه وان : نگهبان قلعه

دلدار: شجاع - نترس

دلیر: بی باک - نترس

دیار: سرزمین

دیا کوو: اولین پادشاه مادها

راژان : خیر و برکت

راسان : صداقت

راموو: آرام

راوچی : شکار چی

راویژ: مشاوره

رزگار: رها - آزاد

رژوان :

ریبان : رهبان

ریبه ر: رهبر

ریزان : رهنما

ریژین : راه زندگی

ریوار : رهگذر

زامار: زخمی

زامیار: تیمارگر زخم

زانا : باهوش - فهمیده

زانکو : جمع دانش

زوهاک: باهوش

زانیار: دانشمند

زیره ک: دانا - لقب خواننده مشهور کورد

ژار: فقیر

ژیار: تمدن

ژیان : زندگی

ژیوار: زندگی

ژیوان : نگهبان زیست

ساروو: صادق

ساریژ: التیام

ساکار: چیره دست

سام : هیبت-  شکوه

سانیار: سلطان

سه روک: رئیس

سه رهیز: فرمانده

 سه یوان : سایبان - نام کوهی در ایلام

سیروان : رودخانه خروشان کوردستان

شه خه وان : کوهنورد

شاهو : نام رشته کوهی در کوردستان

شیرکوو : شاعر نامی کورد

شیروو: همچون شیر قدرتمند ونترس

فه رهاد : بلند قامت

کارا : ماهر

کاردو : نام باستانی کورد

کارزان : کاردان

کارن : نام پسر کاوه آهنگر

کاروان : قافله

کمبادن : نام تمدن باستانی کرماشان

کامکار: به آرزو رسیده

کامیار: کامروا

کرمانج : قسمت خیلی بزرگی از کوردها - گویشی از زبان کوردی

کورداک : کوردهای که بایونانیان در جنگ بودن

کورده وار: ملیت کورد

کومار: اجتماع

کویستان : کوهستان

که لهور: اهورا

کیا : بزرگی

کیان : بزرگان

لیزان : متخصص

ماد: نژاد کوردها

ماردین : شهری در شمال کوردستان

ماکووان : نام کوهی در کوردستان

مالمبر: خانه بزرگان

مانیشت: جایگاه ماد

مه نوو چیر: کسی که رخسارش به مادها رفته - جایگاه ماد

میدیا : قوم ماد

نه به ز : شکست نا پذیر

نه چیره وان : شکارچی

نو سه ر: نویسنده

وریا : هوشیار

ولات : سرزمین

هاوار: فریاد

هاوری : رفیق

هووگر: انس و الفت

هه ژار: فقیر- لقب شاعر نامی کورد

هه ژان : جنبش

هه ژیر: فهمیده دانشمند

هه لمه ت: حمله

هه لو : عقاب

هه وار : محل زندگی ییلاق

هه وال : خبر

هه وراز: سر بالای

هه ورام : بلندای

هیمن : شکیبا - لقب شاعر و نویسنده کورد

هیوا: امید

( گرد آورند کتاب ناو نامه ی کوردی مانیشت : سه جاد جهانفه رد )

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در توسط بیستون حیرانی

شیخ اسماعیلی یکی از طوایف کورد بوده، که در شهرزورکوردستان عراق می زیسته اند مردم این طایفه مهمان نواز و مهربان و اجتماعی هستند و در زمان فتحعلب شاه قاجار( 1211 - 1250 ) هجری قمری به محل اسفند آباد آمده و در آنجا سکونت کرده اند. اعلی جد آنان شخصی به نام شیخ اسماعیل بود که از مشایخ بزرگ عصر خود بوده و پیروان زیادی داشته است. از این طایفیه هم اکنون تعدای در استان کرمانشاه وشهرستان روانسر و روستاهای باباحیران و حسن آباد، در استان کوردستان شهرهای قروره و کامیارن (روستای ورمهنگ و الک ) و دهگلان روستای شانه وره  ساکن هستند روستا نشینان این طایفه  به کار کشاورزی و زراعت و دامداری مشغولند.

 


ارسال شده در توسط بیستون حیرانی



موقعیت جغرافیایی :
         شهرستان روانسر از شهرستانهای استان کرمانشاه با مرکزیت شهر روانسر است ، جمعیت این شهرستان در آخرین سرشماری در سال 1385 ، 45324 نفر بوده است .

         شهرستان روانسر ( نیکور باستان ) در حدود 55 کیلومتری شمال غرب کرمانشاه و در دامنه کوه یله ور ( کوهستان شاهو ) قرار دارد از ارتفاعات بزرگ آن می توان به ماه زرد ، انجیر ، شور و طاقه چرمی اشاره کرد . چشمه بزرگ سراب کنی خانی در روانسر سرچشمه اصلی رودخانه قره سو است . از دیگر رودخانه های اطراف آن یکی وشکه رو در شرق آن و دیگری گراب یا آوی خر در جنوب غربی آن است دو چشمه بزرگ سراب جاوری و سراب بروارین در نزدیکی روانسر واقع اند .

وجه تسمیه :

نام این شهر به سبب وجود سراب و رود قره سو که از آنجا سرچشمه می گیرد ، روان سر ( سروان ) انتخاب شده است .

آب و هوا :

   آب و هوای شهرستان نسبتاً سرد و مربوط بوده و از میزان بارش سالیانه چشمگیری برخوردار است . نقاط کوهستانی این شهر آب و هوای سردتر و کنار رودخانه ها معتدل تر است .

آثار باستانی و جاذبه‌های توریستی :

روانسر دارای آثار پیش از تاریخ و تاریخی مهمی است و از این لحاظ درباستان شناسی غرب کشور جایگاه ویژه‌ای دارد. قدیمیترین آثار سکونت انسان در اطراف روانسر به دوره پارینه سنگی میانی تا فرا پارینه سنگی باز می‌گردد که بیش از حداقل از حدود 50 هزار سال تا 12 هزار سال پیش را شامل می‌شود که بقایای آنها در غارهای کولیان و جاوری و همچنین رودخانه گراب (آوی خر) یافت شده‌است. از دیگر کشفیات قدیمی روانسر یک دندان آسیای فیل است که مربوط به دوران یخبندان است و در نزدیکی شهرک روانسر کشف شده‌است. از آثار مهم دیگر روانسر تپه موسایی است که از اوایل دوره مس و سنگ (حدود 7 هزار سال پیش) تا زمانهای اخیر مورد سکونت انسان بوده‌است. دخمه روانسر (گور صخره‌ای) یا تاق فرهاد نیز در دیواره کوه قله در شمال شرقی روانسر واقع است که به دوره هخامنشی باز می‌گردد. این دخمه شامل یک اتاقک کوچک است که ورودی آن به سمت شرق و مشرف به رودخانه وشکه رو است. نقش اهورامزدا، یک شخص روحانی و توده‌ای هیزم در سمت راست ورودی این دخمه دیده می‌شود. یک پایه ستون نیز در کنار سراب گنی خانی وجود دارد که احتمالاً هم زمان با دخمه ساخته شده‌است و نشان دهنده وجود یک کاخ یا سازه‌ای کوچکتر در نزدیکی چشمه در دوران هخامنشی است. همچنین گورستانی از دوره اسلامی با سنگ قبرهای کتیبه دار به خط کوفی در دامنه شمالی کوه قله وجود داشت که متاسفانه طی سالیان اخیر تابود شده یا به تاراج رفته‌است. در دوره آشور نیز روانسر یکی از پایگاههای این سلسله بوده که نیکور خوانده می‌شد.

یکی دیگر از جاذبه‌های دیدنی و بسیار زیبای شهرستان روانسر غار قوری قلعه در بخش شاهو از شهرستان روانسر قرار دارد می‌باشد. این غار در 25 کیلومتری شهر روانسر قرار دارد از غارهای کارستی منطقه است که احتمالا" غاری جوانی است که حاصل فرایندهای انحلالی کواترنری است. قدمت آن به 65 میلیون سال می‌رسد و تنها 30 سال از شناسایی آن می‌گذرد و به عنوان یکی از هفت اثر طبیعی ملی ایران، به ثبت رسیده‌است. در سال 1355 هجری شمسی یک گروه از غارشناسان انگلیسی و در سال 1356 و نیز گروه دیگری از غارنوردان فرانسوی موفق به کشف کامل این اثر شدند. عمق حوضچه‌های این غار به 14 متر می‌رسد همچنین دمای داخل غار7 تا 11 درجه‌است و در تمام فصول سال ثابت است. این اثر طبیعی دارای تالارهای زیبا در 1400متری و 500 متری به نام‌های تالار مریم، تالار کوهان شتر، تالار مسیر برزخ، تالار بلور و تالار عروس می‌باشد.این غار یکی از زیباترین جاذبه‌های دیدنی شهرستان روانسر می‌باشد. در جریان تسطیح دهانه غار قوری قلعه آثاری از اواخر دوره ساسانی در کف کشف شد که شامل هشت عدد ظرف نقره ای با نقش کبک و پرندگان شکاری و درنا، تکه های سفال و پانزده سکه ساسانی مربوط به یزدگرد سوم است. بر روی دو ظرف نیز کتیبه هایی به خط پهلوی میانه نوشته شده که توسط متخصصین ایرانی ترجمه شده است. ظروف نقره از نظر متخصصان ساخت منطقه اورامان بوده و محلی هستند. غارهای اطراف قوری قلعه بر اساس مطالعات باستان شناسی از حدود 50 هزار سال پیش تا حدود 12 هزار سال پیش مسکن شکارچیان عصر سنگ بوده است.

اماکن مذهبی روانسر: و زیارتگاههای  حضرت ویس القرنی ، باباحیران ، شیخ سرا ، در روانسر میتوان نام برد بارگاه آنها زیارتگاه موج موج زوار مسلمان است .مردم این دیار برای آرامگاه  ویس قرنی و با با حیران احترام قائل اند . این اماکن مسافران زیادی را درفصل بهار و تابستان خصوصا ازمردم مهاباد، دراویش  سنندج ، کامیاران ، و هو رامان به سوی منطقه روانسر رهسپار می سازد.

اقتصاد شهرستان :

 اقتصاد شهرستان عمدتاً متکی به کشاورزی و دامداری است . تنها کارخانه توپ دست دوز ایران در شهر روانسر مستقر است که به 30 استان و هزار شهر در ایران توپ دست دوز صادر می کند . سالانه حدود 350 هزار توپ دست دوز در آن شهر تولید می شود که تمام آن توسط زنان تولید می شود .

         در شهرک صنعتی روانسر کارخانه های تولیدی از قبیل شیر روانسر ، کارخانه آرد ، دام و طیور ، کشتارگاه مرغ زاگرس ، شیرین غزل ، روغن حیوانی شاهو ، گاوداری بزرگ روانسر و ... مشغول فعالیت می باشند که اشتغالزایی چشمگیری را در سطح شهرستان به دنبال داشته است .

مشاهیر روانسر :

         از مشاهیر روانسر میرزا احمد داواشی ( شاعر ) ، استاد ملا عبدالمجید موحد نادری  ( مدرس ، مجتهد و شاعر ) ، شیخ محمد سعید نقشبندی ( مجتهد ، عارف و شاعر ) ، سید محمد طاهر هاشمی ( خوشنویس و نویسنده ) را می توان نام برد .

هنری :

هنر موسیقی کردی ، گلیم بافی ، قالی بافی ، گیوه بافی از هنر مردمان این دیار است .

مردم این شهرستان به زبان کردی سورانی تکلم کرده و از نظر اعتقادی نیز اغلب سنی مذهب می‌باشند.[

 

تقسیمات کشوری :

1 ـ بخش مرکزی :

دهستان بدر

دهستان حسن آباد

دهستان دولت آباد

دهستان زالو آب

2 ـ بخش شاهو

دهستان قوری قلعه

دهستان منصورآقایی


ارسال شده در توسط بیستون حیرانی
   1   2   3      >